رفتن به محتوای اصلی
20 خرداد 1399
سپیده دم در آبادان

یادداشت مترجم

سرزمین کهنسال ایران در فراخنای تاریخ و خود شاهد فراز و نشیب های فراوان بوده است. یکی از این حوادث مهم در اوایل سده بیستم رخداد آتش خانمان سوز جنگ جهانی دوم سرنوشتی ناخواسته برای کشور ما که میرفت تا اثرات بی تدبیری و خودکامگی شاهان قاجار را تا حدودی جبران نماید، رقم زد. رضاخان میرپنج از نزدیک شاهد بدرفتاری های افسران قزاق روسی نسبت به افراد ایرانی بریگاد قزاق بود و از وجود افسران روسی در خاک کشور رنج می برد. او در پی فرصتی بود تا قوای مسلح تحت فرمان خود را از قید افسران خشن و بی رحم روسی نجات دهد. بنا به توصیهی ژنرال آیرون ساید انگلیسی و کمک دولت فخیمها بالاخره توانست با هر ترفندی پادشاهی ایران را به چنگ آورد. اوضاع نابسامان و درهم ریختهى کشور را با دستی آهنین و بی رحمی تمام سروسامان داد. وقتی پایه های سلطنت را استوار ساخت و مخالفان بالفعل و بالقوه داخلی را منکوب و مضمحل نمود، برای کم کردن نفوذ انگلیس، و برای این که نمی خواست دیگر وامدار منت انگلیس باشد، سیاست نزدیکی به آلمان را در پیش گرفت. و این چرخش سیاسی به "چشم اسفندیار " او تبدیل شد. انگلیس که برای حفظ مستعمرهی زرخیز هندوستان و چاه های پر برکت نفت مسجدسلیمان نمی توانست و نمی خواست از ایران چشم پوشی نماید بار دیگر با همسایه ی شمالی ایران، اتحاد شوروی که آرزومند رسیدن به آبهای گرم خلیج فارس بود، در آغاز اشتراک منافع و سپس تضاد منافع پیدا کرد. از یاد نباید برد آنچه در طول تاریخ، همواره سرلوحه ی سیاستها، راهبردها و برنامه های بلند و کوتاه مدت کشورهای استعمارگر و قدرت های بزرگ فرامنطقه ای بوده به چنگ آوردن بیش از پیش منافع مادی و درهم شکستن روحیه ی عزت و اقتدار ملی و روح خودباوری ملتها و...

Subscribe to احتمال انقلاب
تمام حقوق این وب سایت و مطالب آن متعلق است به

روابـط عمـومی شـرکت پـالایش نفت آبـادان